زبانحال حضرت رباب در شب عاشورا
امشب به خواب رفـتـه نـگـاه ستاره هـا افـتـاده از نــفـس، تـپـش گــاهـواره هـا فـردا کـنـار عـلـقـمه تـصـویـر می شود طرح شگـفت حادثـۀ خـون نـگـاره هـا شبناله ای غـریب در این دشت لاله خیز آشفته خـواب سنـگـی این سنگـواره ها لالای، لای، کودک لب تشنه ام، بخواب ای غنچه، گل شکفـتـۀ دشت شراره ها مـادر بـخـواب، تا رود از یـاد نـازکـت آوای جـانــگـداز گــلـو پــاره پــاره هـا مـادر بـخـواب، تا که نـبـیـنی نخـفـته ام در حـیـرت شـکـستن بـغـض مناره هـا دنیا بخواب رفته، تو هم لحظه ای بخواب بـنـگر بـخـواب رفـتـه نگـاه ستـاره هـا |